سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

انسان خود رأی به خطا و غلط درافتد . [امام علی علیه السلام]

مطالب علمی
چهارشنبه 89/3/26 ::  ساعت 11:30 صبح
تاریخ کلام(2)(عصررسالت) <\/h6>

علم کلام و عقاید در عصر رسالت<\/h3>

عزالدین رضانژاد

پیشینه‏ى علم عقاید و خاستگاه آن در اسلام <\/h2>گرچه علم کلام و عقاید به صورت مدون و کلاسیک سابقه‏اى به درازاى عمر بشر ندارد ولى از آنجا که بشر همواره با دین و تعالیم مذهبى سر و کار داشته، این علم هم کم و بیش در میان انسانها رواج داشته است; چه این که مسلما بشر در حدود سنجش خود، منطقى براى اثبات عقیده‏اش داشته، و از آن استفاده مى‏کرده است.

اولین و اصلى‏ترین خاستگاه مباحث کلامى در جهان اسلام، قرآن کریم (معجزه‏ى جاوید پیامبر خاتم صلى الله علیه و آله و سلم) است که با دعوت همگان به پذیرش حق و گردن نهادن به اصول اعتقادى (که نوعا در فطرت آدمى نهفته و سرشت انسانها با آن آمیخته است) جایگاه طرح این مباحث را در میان مسلمانان میسر ساخت و اعتقادات دینى مسلمانان با گسترش اسلام و رویارویى با افکار و اندیشه‏هاى دیگر مذاهب، بحث‏هاى طولانى‏اى را در دامنش به وجود آورد.

با نزول وحى و ابلاغ پیام الاهى، جان‏هاى تشنه، از دریاى معارف دینى سیراب مى‏شدند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم باحضورش در جمع مؤمنان هرگونه پرسشهاى اعتقادى مردم را یا از طریق وحى و یا با سخنان خویش، پاسخ مى‏فرمود.

نمونه‏هایى از بیان مسایل اعتقادى توسط پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم(غیر از مجموعه وحى قرآنى) در ضمن خطبه‏اش آمده است (1) که اصول توحید ومسایل مختلف صفات الهى را بیان فرموده است.

عدم اختلاف مسلمانان عصر رسالت در مباحث اعتقادى <\/h2>اگر این نظریه‏ى دانشمندان جامعه شناسى معرفت را بپذیریم که: «همه‏ى آراى کلامى و فلسفى داراى زمینه‏اى سیاسى و اجتماعى‏اند» (2) ، در عصر رسالت مدنى، با وجود حکومتى که آن حضرت تشکیل داد و گسترش و وسعت آن در سال نهم هجرى (جنگ تبوک) و فراهم آورى سى هزار مرد جنگى، چنان وحدت ویکپارچگى را در میان مسلمانان ایجاد کرده بود که تقریبا اکثریت قبایل بادیه نشین جزیرة العرب با آن حضرت اتحاد داشتند، لذا در این عصر (علاوه بر عواملى که گفته شد) عاملى براى اختلاف فکرى کلامى وجود نداشت.

آنچه که مایه‏ى عدم اختلاف مسلمانان در مبانى اعتقادى زمان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود، علاوه بر دریافت مستقیم رهنمودهاى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و برخوردارى از متن کتاب وحى، و توجه به آیات قرآن است که همه را به همسویى و الگو قرار دادن پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرا مى‏خواند:

«و لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة‏» (احزاب/21).

و دستور مى‏دهد: آنچه را پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آورده، گردن نهید و بدان چه شما را از آن برحذر داشته، دورى جویید:

«ما آتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا» (حشر/7).

در عصر پیامبر (3) مسلمانان با مراجعه‏ى مستقیم به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و مرجع قرار دادن آن حضرت در امور کلى اعتقادات و احکام، هرگونه ابهام و تشکیک احتمالى در دین را رفع مى‏کردند و در بیشتر مواقع با اجتماع در محضر آن حضرت و با طرح پرسشهاى گوناگون دینى پاسخهاى آنها را دریافت مى‏کردند، و مجموعه‏ى سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم همراه با فعل و تقریرش‏«سنت‏» را تشکیل داده است.

شاید به خاطر جلوگیرى از انحرافات عقیدتى و ممانعت از رواج عقاید شخصى در دین، روایات نبوى، جدال در دین را نهى کرده است. (4)

نمونه‏هایى از پرسش‏هاى عصر رسالت<\/h2>از سوى دیگر، پرسش‏هاى مسلمانان و دیگر مردم، در باب مباحث کلامى و معارف دینى نوعا در حد توضیح خواستن و روشنگرى بوده تا انتقاد وخرده‏گیرى. لذا، سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به عنوان فصل الخطاب موجب پذیرش همگان قرار مى‏گرفت.

نمونه‏هایى از این پرسش‏ها در کتب روایى نقل شده است که اینک به ذکر فهرست و موضوعات کلى چند پرسش اکتفا مى‏کنیم:

1. پرسش حضرت خدیجه‏علیها السلام از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره اطفالى که در جاهلیت از دنیا رفته‏اند. (5)

2. سؤال جابر انصارى از آن حضرت درباره‏ى «اولى الامر» و... (6)

3. سؤال اعرابى ازپیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره‏ى : «صلیعاء»، «قریعاء»، اولین خونى که بر روى زمین ریخته شد و بهترین و بدترین مکان زمین. (7)

4. سؤال ابن عباس از «الکلمات التى تلقى آدم من ربه فتاب علیه...». (8)

5. پرسش امام على علیه السلام از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره‏ى ایمان. (9)

6. و نیز سؤال درباره‏ى تفسیر «المقالید». (10)

7. پرسش ابوهریره از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره‏ى آیه «لکل قوم هاد» . (11)

8. پرسش یهود از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درباره‏ى «رعد» (12)

و....

اصول اعتقادى دعوت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در مکه <\/h3>از طریق نزول آیات و سور مکى قرآن به خوبى استفاده مى‏شود که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم ماموریت داشت در نخستین سال‏هاى رسالت و نبوت خویش، مردم را به سه اصل مهم اعتقادى فرا خواند که مجموعه‏ى رسالت پیامبران پیشین را تشکیل مى‏داد:

الف) ابلاغ رسالت و نبوت <\/h2>اولین گام، ابلاغ رسالت و وحى الاهى به مردمى بود که در میان آنان نشانه‏هایى از آیین‏ها و مرام‏هاى گوناگون وجود داشت.

در سوره‏ى فصلت که مکى است، چنین آمده :

«قل انما انا بشر مثلکم یوحى الى...» (فصلت/6).

ب) دعوت به توحید و ابطال هرگونه شرک و دوگانه پرستى <\/h3>وجود آداب و رسوم جاهلى، راه یابى انحراف و تحریف در ادیان توحیدى و ...از جمله عواملى بودند که غالب مردم مکه را در دام دوگانه پرستى و پرستش بتان و... فرو برده بود.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم پس از ابلاغ رسالت‏خویش، مردم را به توحید و عبودیت‏حق تعالى دعوت نموده، از آنان خواسته بود که دست از شرک بردارند و از گناهان گذشته‏شان توبه کنند:

«انما الهکم اله واحد فاستقیموا الیه و استغفروه و ویل للمشرکین‏» (فصلت/6).

ج) اعتقاد به معاد و زندگى پس از مرگ <\/h2>گستردگى جهل و نادانى، هواپرستى و اشتغال به امور دنیوى، عرب جاهلى را در زندان دنیا گرفتار ساخته بود وبسیارى از آنان، « زندگى را منحصر در این دنیا دانسته، زندگى پس از مرگ را انکار مى‏کردند» (انعام/9).

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم اعتقاد به معاد را (که همه‏ى پیامبران پیشین، مردم رابه آن فرا خوانده بودند) مطرح فرمود.

مروى اجمالى به موضوعات اعتقادى قرآن به ترتیب نزول سوره‏هاى مکى و مدنى <\/h2>توجه به چگونگى طرح مسایل اعتقادى و مباحث کلى عقاید دینى در قرآن، ما را سبت‏به وضعیت تاریخ کلام اسلامى در عصر رسالت‏بیشتر آشنا مى‏کند و ضمنا در مى‏یابیم که قرآن کریم چقدر به اهمیت و تکرار آن پرداخته است.

ترتیب نزول - سوره‏هاى مکى - عناوین مسایل اعتقادى و معارف دینى

2 یا 5 - قلم (68) - تبرئه‏ى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از طعنه‏ى دشمنان اسلام (مانند نسبت جنون و...) مساله امهال مهلت دادن به کافران و ستمگران که در نهایت‏به زیان آنان خواهد بود.

3 یا 4 - مزمل (73) - مساله‏ى معاد و رستاخیز; چند دستور براى مسلمانان...

4 - مدثر (74) - فرمان قیام، انذار کافران، تکبیر پروردگار...، اشارات شدیداللحنى به یکى از منکران و مخالفان( ولید بن مغیره) و پاسخ به طعن و تکذیب او; مسایل مربوط به معاد و علایم و خصوصیات بهشتیان و دوزخیان.

5 - فاتحة الکتاب (13) - خداشناسى و اوصاف خدا، اوصاف و نشانه‏هاى بندگان صالح خدا، تبیین مساله هدایت و صراط مستقیم در قالب دعا و ابراز تنفر از کجروى و گمراهى.

7 - تکویر (81) - توصیف آغاز قیامت‏به تغییراتى که در آستانه‏ى وقوع رستاخیز در جهان خلقت اتفاق مى‏افتد.

8 - اعلى (87) - بیان احوال سخت دلان در آخرت، و بشارت به رستگارى پاکدلان .

10 - فجر (89) - اشاره به فرا رسیدن روز جزا که در آن روز بى‏ایمانان با مشاهده‏ى آثار جهنم پند مى‏گیرند و متنبه مى‏شوند اما چه جاى پند گرفتن که بى‏فایده و دیر هنگام است.

18 - کافرون (109) - اتمام حجت‏بر کافران و سخن از عدم سازش; نفى التقاط و آمیختگى میان آیین توحید و آیین شرک و بت‏پرستى.

22 - اخلاص (112) - توحید، معرفت و شناخت‏خدا و صفات او.

23 - نجم (53) - اشاره به گوشه‏هایى از معراج حضرت محمدصلى الله علیه و آله و سلم و مقام قرب او که از «قاب قوسین‏» هم فراتر و نزدیکتر بوده است. توصیف اعمال، افکار و عقاید خرافاتى بت پرستان و مشرکان.

24 - عبس (80) - شمارش بخشى از نعمت‏هاى الهى به منظور شکر نعمت و سپاسگزارى و توجه انسانها به سوى خدا... تاکید بر وقوع قیامت و توصیف دوزخیان و بهشتیان.

27 - بروج (85) - سوگند به آسمان و روز قیامت و تاکید بر وقوع آن به عنوان روز موعود... اشاره به علم خدا و احاطه‏ى علمى او به اعمال و حرکات و نیات انسانها و بیان عظمت قرآن و اصالت و اعتبار آن.

30 - قارعه (101) - بیان حادثه‏ى قیامت، شداید و احوال آن روز، سرنوشت نهایى انسان....

31 - قیامت (75) - حتمیت وقوع معاد و اوضاع و احوال روز قیامت، توصیف انسانها در جهان آخرت در دو گروه: گروهى تازه رو و نورانى و گروهى با قیافه‏هاى غمگین و ترشرو; روز حسرت بودن آخرت; خطاب به منکران جهان آخرت: خدایى که انسان را از نیستى صرف، از نطفه و سپس از خون بسته آفرید، آیا توانا نیست که مردگان را زنده کند؟

33 - مرسلات (77) - تاکید بر وقوع قیامت و نشانه‏ها و علایم وقوع آن، ذکر مواهب عظیم الهى براى بشر، توصیف اعمال و نشانه‏هاى مجرمان و متقیان و سرنوشت هر دو گروه.

34 - ق (50) - مساله معاد و تعجب کافران از این که چگونه بعد از مردن و پوسیده شدن دوباره زنده مى‏شوند... منکران نبوت و پاسخگویى به توهمات واهى آنان... نشانه‏هاى توحید و قدرت الهى....

35 - بلد(90) - بیان اصحاب میمنه(بهشتیان) و اصحاب مشئمه(دوزخیان)

36 - طارق (86) - توانایى خدا بر بازگرداندن انسان در قیامت (روز آشکار شدن رازها و نهانیها).

37 - قمر(54) - توصیف و تصورهایى از قیامت و معجزه‏ى «شق القمر» به منظور اتمام حجت‏با منکران و پیروان هوس; ترسیم عناد و مخالفت آنان با حق و اشاره به کیفیت‏حشر و...

38 - ص (38) - مسایلى مربوط به توحید، مسایلى درباره‏ى قرآن و نزول آن، احوال منکران و اظهارات مشرکان در مورد قرآن...

39 - اعراف (7) - داستان و احوال «اصحاب اعراف‏» جهت عبرت‏انگیزى و پند آموزى; کتاب هدایت‏بودن قرآن، اشاره به عالم ذر یا میثاق اول یا عهد الست در آیه 172.

40 - جن (72) - صالح یا مؤمن بودن بعضى از طایفه‏هاى جن; بیان بعضى از عقاید خرافى مردم درباره‏ى جن، عمومیت دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم براى طایفه‏ى جن و انس.

41 - یس (36) - مباحث معاد و رستاخیز و کیفیت زنده شدن مردگان در قیامت و به سخن درآمدن اعضا و جوارح انسان و شهادت دادن آنها علیه انسان....

42 - فرقان (25) - احتجاج با منکران درباره‏ى حقانیت رسالت و دعوت انبیا; پاسخ به آنان که به بشریت پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم و فقرا طعنه مى‏زدند و تجسم حال‏بد این گونه مردم در قیامت.

43 - فاطر(35) - ذکر شمه‏اى از نعمتهاى خدا، و ذکر مساله معاد و رستاخیز و بعضى از احوال قیامت، اشاره به ندامت و پشیمانى کفار و آرزوى بازگشت آنان به دنیا جهت جبران گذشته.

44 - مریم (19) - تاکید بر مساله‏ى «حشر»(معاد) با سوگند به پروردگار; تنزیه خداوند از فرزند و شریک; بیان وحدانیت‏خدا و شرح شمه‏اى از احوال قیامت.

45 - طه(20) - گوساله پرستى بنى‏اسرائیل; مجادله‏ى فرعون با موسى علیه السلام .

46 - واقعه(56) - اعلام حتمى بودن وقوع روز قیامت و چگونگى پیدایش آن، توصیف احوال دوزخیان و بهشتیان ...

47 - شعراء (26) - توحید، خوف از آخرت، تصدیق به وحى حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم...

48 - نمل (27) - مساله خداشناسى و نشانه‏هاى توحید; احوال حشر و معاد....

50 - غافر(40) - بیان بعضى از صفات الهى; دعا در درگاه خداوند; مساله معاد، رستاخیز و حشر و نشر.

50 - اسراء (17) - معراج پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و بیان احکام فقهى چند موضوع....

51 - یونس(10) - دلایل اثبات وجود خدا، مساله وحى، نبوت و بعثت پیامبران; بیان مظاهر قدرت خداوند.

52 - هود(11) - اثبات حقانیت وحى و قرآن و عظمت و شکوه و اعجاز آن، مساله علم خدا به تمام امور.

54 - حجر(15) - جاودانگى قرآن، مصونیت آن از تحریف و تغییر و گزند دشمنان.

55 - صافات(37) - فرشتگان، معاد، احوال قیامت، شرح حال بندگان مخلص خدا.... ذکر سرنوشت کافران....

56 - انعام(6) - نهى از شرک به خدا; مساله وحى; نبوت و رسالت; مساله معاد و حشر و نشر.

57 - لقنان(31) - پس از وصف حال متقیان، احوال و خصوصیات منکران و مستکبران را بیان مى‏کند و از مشرکان مى‏پرسد که در مقابل آسمانهایى که خدا بى‏ستون نگاه داشته، شریکان خداى شما چه چیز آفریده‏اند؟

58 - سبا(34) - محاجه و مناظره‏ى مستضعفان با مستکبران در قیامت، موضوع معاد و احوال قیامت...

59 - زمر(39) - بیان آثار توحید و تنزیه خداوند از داشتن فرزند و بر شمردن عبادتهاى خالصانه; مساله معاد و رستاخیز و مسایل مربوط به احوال آن جهانى مؤمنان و کافران...

61 - فصلت(41) - مساله نزول قرآن; معاد و احوال قیامت و شهادت دادن چشم و گوش و پوست و تمام اعضا و جوارح دوزخیان بر علیه او.

62 - شورى(42) - نزول وحى، وحدت ادیان آسمانى و نهى مردم از تفرقه و اختلاف در دین خدا، مباحث توحید و معاد...

63 - زخرف (43) - پاسخ به ایرادهاى بیجاى مشرکان; مساله معاد و ترسیم صحنه‏ى رستاخیز; توصیف بهشتى که براى نیکوکاران و وارثان آماده است.

64 - دخان(44) - اشاره به منکران قیامت و عدم بیهودگى آفرینش; دیدن جزاى کارها در قیامت; آثار و نشانه‏هاى وقوع قیامت و احوال گناهکاران در آن روز.

65 - جاثیه(45) - نزول قرآن از سوى پروردگار، مایه‏هاى عبرت در آفرینش...

66 - احقاف(46) - معاد و تعیین جایگاه و وضعیت آن جهانى مؤمنان وکافران; توانایى خداوند بر زنده کردن مردگان.

67 - ذاریات(51) - راستى و درستى وعده‏هاى الهى و قطعى و واقعى بودن جزاى اخروى; نشانه‏هاى توحید.

68 - غاشیه(88) - توصیفى از بهشت و دوزخ; احوال و عاقبت کار منکران; شادابى و رستگارى مؤمنان.

69 - کهف(18) - تشریح و تبیین مبدا و معاد و مسایل خداشناسى; نزول قرآن جهت اصلاح جامعه و...

70 - نحل(16) - ایمان و الوهیت و وحى و بعث و معاد.

71 - نوح (71) - اطاعت از خدا و پیامبر او; شمارش نعمتهاى خدا و آثار و نشانه‏هاى توحید، ذکر اصول عقیدتى و....

72 - ابراهیم(14) - موضوع اساسى آن: توحید و توصیف قیامت و حساب و جزا...; وحدت و یکپارچگى تمام ادیان آسمانى.

73 - انبیاء(21) - این سوره از موضوعات اساسى مربوط به عقیده، یعنى توحید و نبوت و احوال معاد سخن مى‏گوید. و نیز مساله شفاعت و... مساله «حدوث و قدم قرآن‏»(مربوط به آیه‏ى دوم این سوره) یکى از بحثهاى کلامى عقیدتى است که در اطراف قرآن مجید میان فرقه‏هاى اسلامى مطرح شده و با ارایه‏ى نظریات گوناگون، جنگ و جدال لفظى و عملى درگرفته است.

74 - مؤمنون(33) - مساله معاد و محاجه قرآن و اقامه‏ى برهان علیه منکران معاد.

75 - سجده(32) - مساله توحید، معاد و اوضاع قیامت و هشدار به ناباوران و این که بدکاران تقاضاى بازگشت‏به دنیا مى‏کنند.

76 - طور(52) - قطعى بودن وقوع عذاب در قیامت، تهدید دروغ انگاران به عذاب جهنم.

77 - ملک(67) - تحسین و تبریک خداوند در مورد فرمانروایى و حاکمیت و قدرت مطلقه‏ى او; آفرینش مرگ و حیات; پرسش نگهبانان جهنم از جهنمیان که آیا در زندگى دنیوى هشدار دهنده‏اى براى شما نیامده بود؟...

78 - حاقه(69) - «حاقه‏» یکى از نامهاى روز قیامت است، با شرح احوال قیامت و دوزخیان و عذابهاى آنان، احوال دو گروه (اصحاب یمین و اصحاب شمال) را بیان مى‏کند.

79 - معارج(70) - عذاب اخروى، اوصاف و احوال مؤمنان، بیان وضعیت کافران در قیامت.

80 - نبا(78) - با طرح یک سؤال از یک خبر و حادثه بزرگ یعنى قیامت و با تاکید بر وقوع و عظمت آن آغاز مى‏شود. وصف بهشت، یادآورى عذاب جهنم و شدت آن و ندامت دوزخیان.

81 - نازعات(79) - تاکید بر وقوع حتمى روز جزا و قیامت و شرح حالات انسان در آن روز...

82 - انفطار(82) - وقوع قیامت و شرایط و نشانه‏هاى آن، سرنوشت وجایگاه «ابرار» و «فجار».

83 - انشقاق(84) - اشاره به دگرگون شدن نظم کیهانى که پیش درآمد روز قیامت است و از آن میان،اشاره به شکافتن یا شکافته شدن آسمان; حال مردم در قیامت: اصحاب یمین، اصحاب شمال.

85 - عنکبوت(29) - بیان سرگذشت کافران و تکذیب کنندگان; بحث از ایمان و آزمایشهایى که در راه آن است...

86 - مطففین(83) - توصیف معاد و اوضاع رستاخیز و جهان آخرت; معرفى دو گروه «مقربین‏»و «مجرمین‏»; اشاره به لبخندهاى تمسخر آمیز کافران به مؤمنان در این جهان، و نیز خندیدن مؤمنان به کافران در روز قیامت.

93 - زلزله(99) - توصیف روز قیامت...

95 - محمد(47) - حبط یا احباط (در آیات 9و32) به این معنى که اعمال ناروا، کارنامه‏ى اعمال نیک را تباه مى‏کند که از مسایل مهم کلام اسلامى است.

عقاید درعصر رسالت و زمینه‏هاى پیدایش علم کلام <\/h3>حکیم ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجى (...1072ه.ق) وضعیت کلامى عصر بعثت و هجرت، چگونگى پاسخگویى به معارف الاهى در عصر امامت و نیز زمینه‏ها و علل پیدایش «علم کلام‏» را چنین بیان نمود:

از زمان بدو ظهور ملت اسلام تا آخر زمان حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام مقرر نبود که صحابه و تابعین در معارف الهى وسایر مسایل دین گفتگو کنند و بر سبیل درس و بحث و تدوین و تالیف در افاده و استفاضه‏ى علوم خوض نمایند; بلکه در زمان حضرت رسالت صلى الله علیه و آله و سلم بنابر آیاتى که مشتمل بر امر به نظر و فکر و تدبر و تامل در آیات آفاق و انفس عزصدور و شرف نزول مى‏یافت مدار عقلا و مستعدان اهل اسلام بر تامل و نظر بود و در سوانح مشکلات، مقربان مسند، رسالت را رجوع به استکشاف از زبان وافى بیان آن حضرت و سایر مردم را استعلام از خدمت مقربان درگاه رسالت میسر و مقدور مى‏گشت. و همچنین بعد از زمان رسالت، خواص امت را استفاده از خدمت‏حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله وسلامه علیه و عوام را از خدمت‏خواص مقرر بود و مسلمانان ممنوع بودند از گفتگو کردن در امور دینى و مجادله نمودن در معارف یقینى; و آن حضرت در اکثر زمان اگر چه از مقرخلافت و امامت ظاهرى بنابر مصلحتى که مى‏دانست و مامور بدان بود ممنوع بود، اما در امور دینى و مسایل علمى مسلمیتى نداشت که احدى را یاراى مخالفت صریح تواند بود. و بعد از زمان حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله وسلامه علیه طغیان ارباب عدوان به نوعى بالا نگرفت که علماى اهل بیت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم را، که اوصیاى آن سرور بودند، میسر شود اظهار علوم دین کردن و اجراى احکام شرع مبین نمودن; و بدین سبب عموم [عوام] الناس محروم شدند از تحقیق و تفتیش مسایل علمى و مطالب نظرى، مگر قلیلى از نیک بختان شیعه که مستعد به معرفت ائمه دین و موفق به ملازمت علماى طاهرین بودند و خدمت ایشان را بر نفس و اهل و مال برگزیده و کمر اطاعت وبندگى محکم بر میان اعتقاد صادق بسته، در خفیه تحقیق علوم دین مى‏نمودند.

و سایر مسلمانان که به سبب اغوا و طغیان ائمه جور و اقتضاى هواى نفس اماره توفیق اهتدا نیافتند، محتاج شدند که به فکرها و راى‏هاى ناآزموده ناپرورده به منطق ناسنجیده، به میزان نظر، خوض در مسایل علمى و معالم دینى نمایند، چه تحصیل معارف اگر چه نظرى است وعقل عقلا در تحقیق آن مستقل، لیکن هر آینه نظر صحیح مشروط به شرایط و موقوف به قوانین و ضوابط چند است که حکماى سلف به ارشاد انبیاى ماضى علیهم السلام به تدریج و تعاقب ایام ترتیب آن نموده‏اند و در استکمال آن سعى‏هاى بلیغ به ظهور رسانیده و بدون ممارست آن، دریافت‏حق و اصابت صواب به غایت متعسر بل متعذر.

وبالجمله چون مسلمانان در تحقیق حقایق رجوع به راى‏هاى ناصواب خود نمودند، از هر گوشه ناقصى به صورت کاملى سربرآورده در اضلال اهل اسلام فتنه‏ى گوساله‏ى سامرى، شیوع تمام یافت.

و اعظم میان آنها حسن بصرى بود که در مسجد بصره به راهزنى اهل اسلام علم لالت‏بلند ساخته، رایت اضلال برافراخت. و در مجلس او گفتگو وجدال در مسایل دین بسیار شد، و تلامذه و شاگردان جمع آورده و اختلاف در میان شاگردان وى به هم رسید، نخستین کسى که از تلامذه او کمر مخالفت‏بست، واصل بن عطا بود، که در مساله‏اى از مسایل راى او را مرجوح داشته، خلاف آن در نظرش رجحان یافت و بعد از مباحثه و گفتگوى بسیار از مجلس او گوشه گرفته ، از صحبت او اعتزال جست و در پیش اسطوانه‏اى از اسطوانات مسجد معرکه‏اى در برابر معرکه‏ى استاد خود آراسته ، جمعى که در آن راى با اوموافقت داشتند بر سر او گرد آمده هنگامه اختلاف آرا گرم گشت. وبالجمله گفتگو در اصول توحید و سایر معارف دینیه نفیا و اثباتا متعارف شده، از گفتن به نوشتن رسید و به تدوین و تصنیف انجامید و مدارسه و مباحثه کتب مؤلفه شایع شد و اصول و قوانین موضوع شده، و فن حاصل شده از این گفتگو را مسمى به علم کلام گردانیدند».

البته بازگویى همه‏ى اختلافات (کمى و کیفى) در این سلسله مقال، میسر نخواهد بود ولى ان شاء الله در ادامه‏ى مقال به ذکر طوایف کلامى و مبادى‏ء خلاف و اختلاف اصحاب آرا به ویژه آنچه پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم تا شهادت امام على علیه السلام رخ داده است، مى‏پردازیم.


پى‏نوشت‏ها: <\/h2>1. ر.ک: تحف العقول، ص 31.
2. فلسفه و کلام اسلامى، ص 20، مونتگمرى وات، ترجمه ابوالفضل عزتى، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى.
3. سنن دارمى:1/108; اصول کافى:2/300; ملل و نحل (شهرستانى):1/85و 95.
4. ر.ک: بحار:8/350، باب 26، روایت 12.
5. ر.ک: بحار:23/289،باب 17،روایت 16.
6. ر.ک: بحار:9/281، روایت 4، باب 1.
7. ر.ک: بحار:11/176، روایت 22، باب 3، و نیز جلد 26، ص 324 و جلد 94، ص 20.
8. ر.ک: بحار: 69/68، روایت 21، باب 30.
9. ر.ک: بحار: 86/281روایت 42، باب 45.
10.ر.ک: بحار:35/399، روایت 8.
11. ر.ک: بحار: 59/375.
12. گوهرمراد، ص 44 46، چاپ اول، بهار 1372.
13. فاتحة الکتاب دوبار نازل شد وچون نخستین بار در مکه نازل شد، آن را مکى دانند.

کلام اسلامی-ش35<\/h3>


¤ نویسنده: فاطمه نادی



3لیست کل یادداشت های این وبلاگ


خانه
مدیریت وبلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه

:: کل بازدیدها :: 
2149

:: بازدیدهای امروز :: 
16

:: بازدیدهای دیروز :: 
0


:: درباره من :: 

مطالب علمی

:: لینک به وبلاگ :: 

مطالب علمی

::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

پلورالیسم . تاریخ کلام . فلسفه اسلامی . کلام جدید .

:: اشتراک درخبرنامه ::